دانش آموز عزیز (ابوالفضل صالحی) دانش آموز کلاس سوم
خبردرگذشت پدر بزرگوارتان چنان سنگین و جانسوز است که به دشواری به باور مینشیند، ولی در برابر تقدیر حضرت پروردگار چارهای جز تسلیم و رضا نیست خداوند قرین رحمتش فرماید
ما معلمان و دانش آموزان دبستان فرهنگیان را در غم خود شریک بدانید
چه خبر گشته باز هم اینجا که فغان سهم شاپرک شده است
چه مگر گفته بوده ای که چنین مرهم زخم ما نمک شده است
باز طوفان گرفته می بینی تند بادی ز درد در راه است
گوش کن که صدای خسته ی من مثل آهنگ نی لبک شده است
آه، باران نیامده ست اینجا غنچه ها یک به یک پریشانند
روی پیشانی شکسته ی کوه گَرد غم گوئیا الک شده است
چشم لاله به خون نشسته چرا؟ اشک در چشم حلقه بسته چرا؟
بال پروانه ها شکسته، چرا خاک صحرا پر از ترک شده است
در سرای دلم غم آمده است در دلم صد جهنم آمده است
داغ بر قلب و جانم آمده است مثل پرهای قاصدک شده است
«زهر هجری چشیده ام که مپرس» آه ! دردی «کشیده ام که مپرس»
داغ یک یار مهربان و عزیز تا ابد روی سینه حک شده است
![عکس0014.jpg](http://upload7.ir/imgs/2014-12/68440291378691828432.jpg)
![عکس0010.jpg](http://upload7.ir/imgs/2014-12/58318024073527076255.jpg)
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: مدرسه، ،
برچسبها: